۱۳۹۷ فروردین ۱۶, پنجشنبه

درود بر رزم دلاورانه خلق عرب




  

درود بر رزم دلاورانه خلق عرب

دوره نوینی از مبارزات خلق عرب که یکی از محرومترین و زیر ستم ترین خلقهای دربند ایران بشمار میآید، در خوزستان و بویژه اهواز آغاز شده است.
 این امر در پی یک نمایش تلویزیونی در دوم فروردین شروع شد. در این برنامه عروسک هایی با لباس ملیتهای مختلف ایرانی و قوم های گوناگون فارس بروی جای جای نقشه ایران و با توجه به نوع ملیت و یا قوم فارس آن منطقه و یا استان قرار داده شده بود اما عروسک استان خوزستان  لباس عربی نپوشیده بود. بدینسان در این برنامه گویا برای همه ی ملیتهای ایران جایی وجود داشت، اما خلق عرب را در آن جایی نبود.
خلق عرب این برنامه را توهینی به خود شمرده و در اعتراض به این برنامه، گردهمایی ها و اعتراضات ترتیب داده و خواستار عذر خواهی گردانندگان صدا و سیما از آنها شد. گرچه ظاهرا از سوی کسانی که این برنامه را تهیه کرده بودند عذر خواهی صورت گرفت و قول داده شد که در بخشهای بعدی مسئله حل شود اما این امر مانع از جوش و خروش نوین خلق محروم عرب نگردید که این امر برای آن صرفا بهانه ای برای بروز آتشی بود که در زیر تلی از خاکستر نهفته بود.
شیوه برخورد نظام مستبد ضد خلقی کنونی به گردهمایی ها و تظاهرات های خلق عرب نیز مزید بر علت شد. نظام بزور توسل جست و به سرکوب این اجتماعات پرداخت و همین امر نیز موجب گسترده تر و عمیق تر شدن اعتراضات جاری در اهواز و خوزستان گشت.
روشن است که خواستهای خلق عرب خوزستان به هیچوجه در حد لباس عرب پوشاندن به یک عروسک و در یک برنامه تلویزیونی نیست. این خلق به همراه دیگر خلقهای ایران(کرد، ترک ، بلوچ و ترکمن) خواستهای دارد که حکومت استبدادی کنونی حاضر نیست کوچکترین توجهی به آنها داشته باشد و جز با زبان سرکوب و کشتار با آنان سخنی بگوید. خلق عرب از همان سال نخستین انقلاب این خواستهای برحق خود را اعلام کرد و از سوی حکومت تازه استقرار یافته ی و به وسیله تیمسار مدنی جلاد مورد شدیدترین نوع سرکوب و کشتار قرار گرفت. خلق عرب هنوز خاطره تیمسار جانی مدنی را فراموش نکرده است و هرگز فراموش نخواهد کرد.
 اما سرکوب این خواستها به هیچوجه به معنی فراموش شدن آنها نیست. خلق خاموشی میگزیند تا فرصتی دیگر که  نصیب گردد و مبارزه و شورش را از نو آغاز کند.
جنبش کنونی ملت ایران که از دیماه سال 96 وارد مرحله ای تازه شد، فضایی در ایران بوجود آورده که در پی آن تمامی بخشهای خلق جرئت ابراز وجود و بیان خواستهای خود را یافته است. جنبش طبقه کارگر، جنبش کشاورزان، زنان، دانشجویان، خلقها  و از جمله خلق مبارز عرب همه و همه  بر بستر چنین فضایی میتوانند برآمد نوینی داشته باشند و دارند.
شیوه برخورد طبقه کارگر به جنبش و خواستهای خلق عرب، توجه، پشتیبانی و خواست برآورده کردن خواستهای بحق آن است. در کنار کارگران فارس و دیگر ملیتها در اهواز و در خوزستان صدها هزار کارگر عرب کار میکنند. کارگران غیرعرب بویژه کارگران فارس باید عمیقترین احترام را به  خواهران و برادران کارگرعرب همکار خود بگذارند و از خواستهای بحق خلق عرب که این کارگران به آن تعلق دارند، پشتیبانی کنند. طبقه کارگر ایران در صورتی میتواند یگانگی خود را حفظ کند که بویژه از سوی کارگرانی که به ملت فارس تعلق دارند، نسبت به خواستهای برحق هر کدام از ملیتهای غیر فارس، عمیقترین توجهات صورت گیرد، بیشترین احترامات گذاشته شود و گسترده ترین پشتیبانی ها به عمل آید. هر گونه بی  توجهی و یا کم توجهی به خواستهای این خلقها  زیر این گونه توجیهات بی پایه و اساس که گویا توجه به این خواستها موجب تفرقه میان کارگران و شقه شقه شدن آنها میگردد، و یا این خواستها چون خصوصیتی ملی(ناسیونالیستی) دارند، باید مردود شناخته شوند و غیره و غیره، جز آب به آب نظام کنونی ریختن و ایجاد تفرقه میان کارگران و شقه شقه کردن آنها نتیجه ای نخواهد داد. برای اینکه طبقه کارگر یک کل متحد گردد، باید طبقه کارگر فارس حقوق ملیتهای دربند ایران را به رسمیت شناسد و با تمام وجود از آنها دفاع کند. تنها و تنها این امر است که وحدت داوطلبانه تمامی خلقهای درون طبقه کارگر ایران را تامین خواهد کرد و طبقه کارگر را به کلی متحد و قدرتمند در مقابل نظام استثمارگر و ستمگر کنونی تبدیل خواهد کرد و وی را به گونه واقعی و عملی به رهبر تمامی طبقات خلق ایران تبدیل خواهد کرد.

پر توان باد مبارزه خلق عرب
حق تعیین سرنوشت ملتها بدست خود آنها خواست طبقه کارگر ایران است
نابود باد نظام حاکم استبداد مذهبی
جمعی از مائوئیستهای ایران
16 فرودین 1397

  


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر